Watch Dogs بر مبنای ایده های جدید بنیان گذاری شده است و المان های موجود در بازی کاملا جدیدی می باشند و نمونه ی آن ها تا کنون در هیچ بازی رایانه ای مطرح دیگری دیده نشده است. مهم ترین و البته جدید ترین ایده ای که در بازی وجود دارد قابلیت هک کردن است، چیزی که در اولین نمایش بازی به خوبی به تصویر کشیده شده بود و توانست خود را به عنوان المان اصلی گیم پلی و حتی داستان بازی مطرح کند. شخصیت اصلی بازی یک هکر با تجربه و البته زخم خورده به نام Aiden Pearce می باشد که قرار است از قدرت اصلی خود یعنی هک کردن در جهت انتقام گرفتن استفاده کند. Watch Dogs یک عنوان Open World است که شما را به یکی از بزرگ ترین شهر های آمریکای شمالی یعنی شیکاگو می برد، جایی که همه چیز توسط سیستم های نظارتی فاسد کنترل می شود و این جا است که باید یک قهرمان خیزش کند و شهر را از خفقان نجات دهد اما Aiden قهرمانی نیست که شما انتظار آن را خواهید داشت. یوبی سافت اعلام کرده است که نوشتن داستان Watch Dogs از حدود ۲ سال قبل از شروع مراحل ساخت بازی یعنی سال ۲۰۰۸ آغاز شد و تیم نویسندگی داستان بازی با تحقیق و پژوهش بسیار توانستند تا به موضوعی برسند که به توان آن را برای چنین بازی بزرگی گسترش داد. تیم سازنده داستان بازی را بر مبنای یک چیز ساده پایه ریزی کرده است و آن وجود سیستم های نظارتی در جامعه است. چیزی که امروزه در اکثر مناطق جهان وجود دارد و حتی در انگلستان پوستر هایی بر روی دیوار ها وجود دارد که روی آن ها اعلام شده دولت مراقب شما است. چنین مبحثی که در آن تقریبا تمام فعالیت های انسان ها زیر نظر سیستم های نظارتی است، باعث می شود تا در برخی از مواقع عده ای از مردم از این وضعیت ناراضی شوند و دست به طغیان بزنند. داستان Watch Dogs نیز دقیقا بر روی همین مسئله تاکید دارد، وجود پیش از حد سیستم های نظارتی باعث می شود که یک هکر قدرتمند دست به طغیان بزند و به کمک قدرت هک کردن خود، یک تنه با این سیستم مبارزه کند.
همانطور که گفته شد بازی در شهر شیکاگو جریان دارد، شهری که در سایر عناوین صنعت بازی سازی زیاد مورد استفاده قرار نگرفته است و همین مسئله سبب شده است تا این سوال میان مخاطبان پیش بیاید که چرا برای این عنوان شیکاگو انتخاب شده است در حالی که شهر های بزرگ تر و البته جذاب تری چون نیویورک می توانست لوکیشن اصلی بازی باشد. کارگردان این عنوان یعنی آقای Jonathan Morin علت اصلی انتخاب شیکاگو را تناقضات آشکار آن اعلام کرده است. شیکاگو در واقع شهری است که در ظاهر بسیار مدرن و شیک به نظر می رسد و از تجهیزات بسیار پیشرفته ای استفاده می کند ولی در باطن این شهر همین تجهیزات پیشرفته باعث افزایش سطح جرم و فساد شده اند و این تناقض، شیکاگو را برای اینکه داستان بازی در آن جریان داشته باشد مناسب کرده است، امری که در سری پر طرفدار GTA نیز کاملا رعایت شده است و همیشه مکان هایی که بازی در آن جریان داشته است دارای همین تضاد ها بوده اند. همچنین یوبی سافت دلیل دیگر انتخاب شیکاگو به عنوان شهر اصلی بازی را نیز وجود تعداد زیادی سیستم های نظارتی در واقعیت در این شهر اعلام کرده است که باور پذیر شدن داستان بازی را میسر می سازد. وسعت شهر شیکاگو در واقعیت حدود ۶۰۶ کیلومتر مربع می باشد که اگر یوبی سافت بخواهد دقیقا این وسعت را در بازی پردازش کند در واقع یک کار غیر ممکن را ارایه داده است هر چند هنوز نقشه ی این بازی مشخص نشده است ولی با توجه به اینکه این عنوان یک Open World است قطعا سعی بر این بوده است که بیشترین وسعت ممکن در بازی وجود داشته باشد. چندی پیش هم نقشه ی اصلی بازی به صورت ناقص منتشر شد که بر اساس آن می توان حدس زد که یوبی سافت کل شهر شیکاگو را درWatch Dogs پوشش داده است. هــــک، سلاحی کارآمد Watch Dogs را می توان در واقع نمونه ی مدرن سری Assassins Creed دانست به این علت که سبک این دو بازی کاملا مشابه یکدیگر می باشد زیرا هر دوی این عناوین در سبک اکشن سوم شخص و مخفی کاری می باشند با این تفاوت که Watch Dogs سعی دارد یک جهان بزرگ تر را به تصویر بکشد. شباهت این دو بازی هنگامی واضح تر می شود که چندی پیش تصویر لوگوی بر عکس شده ی سری Assassins Creed در یکی از تصاویر بازی مشخص شد. Aiden برای مقابله شرکت های نظارتی از سیستم خود آن ها بهره می گیرد، در واقع Aiden از همان سیستم نظارتی یا ctOS برای مقابله با دشمنان استفاده می کند. Aiden می تواند با هک کردن دوربین های مدار بسته موقعیت منطقه ای را که زیر نظر دوربین ها می باشد را مشاهده کند و حتی افرادی را که در محدوده ی دوربین وجود دارند شناسایی کند. او همچنین قادر است با هک کردن یک دوربین و از طریق همان دوربین هک شده، دوربین دیگری را که در محدوده ی آن می باشد هک کند که این امر در یکی از تریلر های بازی قابل مشاهده بود. در سیستم ctOS یک بانک اطلاعاتی از اشخاص موجود در شهر وجود دارد و Aiden با هک کردن این سیستم پیچیده به این بانک اطلاعاتی دست یافته است. او قادر است با هک کردن تلفن های همراه این اشخاص اطلاعات مربوط به آن ها را استخراج کند در چنین مواقعی است که ممکن است وی در این جست و جو به یک فرد مجرم برسد که در این حالت می تواند وی را به شیوه ی خود مجازات کند. بیش از ۳۰۰۰ کیت شخصیتی در بازی وجود دارد و یوبی سافت اظهار داشته که بعید است شما با یک NPC دو بار برخورد کنید و در صحنه حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ NPC متفاوت وجود خواهد داشت.همچنین Aiden قادر است با استفاده از اینترنت Wi Fi تلفن همراه خود و هک کردن وب کم های منزل مردم عادی به درون زندگی شخصی آن ها نیز سرک بکشد که در واقع سازندگان به این امر می خواهند نشان دهند که در دنیای امروز و با وجود چنین تکنولوژی هایی حریم شخصی به معنای واقعی وجود نخواهد داشت و مردم پیوسته تحت نظر هستند. در بازی ایستگاه های رادیویی زیادی نیز وجود دارد که می توانید آن را هک کنید و در جهت مقاصد خود از آن ها استفاده کنید. با استفاده از برنامه ای به نام song sneak app که در تلفن همراه Aiden وجود دارد می توانید از طریق ایستگاه های رادیویی مکالمات مردم را شنود کنید. همچنین تلفن همراه آیدن دارای برنامه پخش موزیک نیز می باشد و شما می توانید با هک کردن تلفن همراه دیگران موزیک های بیشتری را جمع آوری کنید.
گردش در شیکاگو
با توجه به اینکه عنوان Watch Dogs بر روی کنسول های نسل بعد در حال ساخت است مسلما از گرافیک مناسبی برخوردار است. یوبی سافت برای ساخت این عنوان دست به ساخت موتور جدید و قدرتمندی به نام Disrupt زده است تا به وسیله ی آن بتواند یک گرافیک قابل قبول را ارایه دهد. همانطور که در تریلر های بازی به وضوح قابل مشاهده است بازی از جزئیات فوق العاده ای برخوردار است و طراحی محیط های بازی بسیار عالی انجام شده است. یوبی سافت که در طراحی محیط های واقعی پیش از این امتحان خود را در سری Assassins Creed پس داده است حال اینبار دست به کار بزرگی زده است و باید شهر شیکاگو را بازسازی کند که تا کنون و طبق نمایش های بازی عالی عمل کرده است. نورپردازی بازی با توجه به اینکه بازی هم در شب و هم در روز جریان دارد با اینکه مستلزم دقت فراوان بوده است سازندگان به خوبی آن را انجام داده اند و در این بین از سایه زنی های زیبای بازی نیز نمی توان چشم پوشی کرد.
قدرت ارتباطات
عنوانWatch Dogs دقیقا همان چیزی است که در این زمان به آن نیاز بود، یکIP جدید همراه با کوله باری از ایده های جدید به همراه گرافیک مثال زدنی و گیم پلی فوق العاده هیجان انگیز همراه با داستانی برگرفته از واقعیت های جامعه ی آمریکا و تضاد های موجود در آن که هر فردی را مجاب به تجربه خود کند. هر چند از همین الان می توان اطمینان داشت کهWatch Dogs نیز دارای دنباله های پیاپی همانند سری Assassins Creed خواهد بود ولی نمی توان از تلاشی که سازندگان برای ساخت چنین عنوان درجه یکی چشم پوشی کرد و آن را نادیده گرفت زیرا پس از مدت ها در سبک Open World شاهد یک رقیب شایسته برای سری GTA خواهیم بود.
درجه بندی بازی: اکشن / داستانی / شوتر / سوم شخص / گردش آزاد