وقایع بازی دقیقا پس از پایان نسخه دوم رخ می دهد. شخصیت اصلی بازی آیزاک کلارک (Isaac Clarke) است. زمین شناسی که نا خواسته، و در جایی بسیار فراتر از زمین درگیر نبرد با نکرومورف ها می شود. حال که او پس از آشنایی با الی لانگ (Ellie) موفق به فرار از آن سیاره ی منحوس شده، در نسخه سوم و در حالی که Soreveign ها بر بشریت حکومت می کند، آیزک با کاپیتان کارور (Carver) آشنا می شود و با گروه او تصمیم به نابودی مخالفان زیست بشریت می گیرند. در همین راستا است که پس از ردیابی Soreveign ها، آنان دست می یابند که یک سیاره یخ زده منشا اصلی وجود نکرومورف ها و Marker هاست.
اینبار به نظر می رسد که تهدید مارکر ها تمامی نداشته و پیروان یونیتولوژی همچنان به دنبال تسخیر زمین و انسان ها توسط مارکر هستند. شی ای که قدرت کنترل ذهن انسان را داشته و بعد از پا در آمدن انسان ها بدن آنها را تبدیل به موجودات مهاجمی می کند که نکرومورف نام دارند. سرباز های یونیتولوژی به نیروهای دولت زمین حمله کرده و اکثر آنها را از بین برده اند.
آنها به دنبال پیدا کردن و از بین بردن آیزاک هستند که به عنوان تنها کسی شناخته می شود که توان مقابله با مارکر را در اختیار دارد. در مقابل دو تن از نیروهای دولت زمین با نام نورتون و کارور به سراغ آیزاک آمده و با شرح وضعیت موجود از وی می خواهند که با آنها همراه شده و به دنبال الی (Ellie) بروند که مدتی است ناپدید شده. در ادامه وقایعی رخ می دهد که مسیر بازیباز را به سیاره ای به نام Tau Volantis منتهی می کند. سیاره ای که بسیاری اعتقاد دارند منشا مارکر ها بوده و این قابلیت را در اختیار دارد که تمامی مارکر ها را از بین ببرد
روند داستان سرایی و پرداخت آن در سطح خوبی قرار دهد. داستانی خوب و با کیفیت را طی یک روند مناسب و متعادل روایت کرده و در نقطه خوبی نیز به پایان می رسد. بعد از پایان خوب شماره دوم اینبار نیز پایان بندی DS3 در سطح خوبی قرار دارد. به دور از کلیشه های موجود داستان در نقطه مناسبی تمام شده و مطمئنا این قابلیت را در اختیار دارد که بازیباز را راضی کند
شیوه روایت داستان فوق العاده است و به لطف دیالوگ های بین کاراکترها و کات سن های زیبا روایت می شود. البته اگر اهل گشت و گذار در محیط های زیبای سومین فضای مرده باشید.
پیچیدگی داستان بازی این بار با افزایش کمیت NPC ها همراه شده که موجب آن می شود تا آخرین سکانس بازی، مجبور به دنبال کردن و تامل برروی آن شوید. وقتی برروی یک سیاره، میلیون ها کیلومتر دورتر از زمین باشید، بدون شک حضور همراهانتان در این سیاره دورافتاده، باعث می شود تا ارتباط بیشتری با سایر شخصیت های حضور یافته در بازی برقرار کنید.
بازیباز ها به بخش هایی از این عنوان علاقه مند شدند که بازیباز در آنها وارد فضا شده و به صورت بی وزن می توانست به جهت های مختلف حرکت کرده و کار های مختلفی را انجام دهد. هر چند این بخش ها محدود بوده و در اکثر مواقع به حل پازل ها خلاصه می شدند اما جذابیت فراوانی داشتند. اینبار در سومین عنوان سعی شده تمرکز بیشتری بر روی حالت بی وزن شود. بازیباز به وسیله لباس مخصوص شخصیت اصلی می تواند در فضا حرکت کرده و کار های خاصی را انجام دهد. در کنار آن ممکن است حتی با بعضی دشمن ها درگیر شده و موانع خاصی را پشت سر بگذارد. این قسمت همچون شماره دوم طراحی خوبی داشته و از جمله نکات مثبت سومین عنوان از این سری است.
همواره یکی از نقاط قوت این سری در صداگذاری و موسیقی بوده و هست. همین روند در سومین عنوان سری نیز تکرار شده است. استفاده از افکت های صوتی مناسب فضای بسیار خوبی را چه در محیط های بسته و چه در مناطقی به وجود آورده که به وسیله برف پوشیده شده اند. ایجاد محیطی خالی به همراه ضربه های مناسب صوتی هنوز هم جزوی از نکات مثبت این سری به شمار می رود.
و...